2024-03-28T14:01:32Z
https://www.iraneiap.ir/?_action=export&rf=summon&issue=14842
پژوهش های محیط زیست
EIAP
2008-9597
2008-9597
1398
10
20
سخن سردبیر
نغمه
مبرقعی
انتشار این شماره از نشریه پژوهشهای محیطزیست در پاییز و زمستان 1398 همزمان با آغاز شیوع بیماری همهگیر کوید 19 است. بیماری که به سرعت در جهان در حال انتشار است و کشورها یکی پس از دیگری قوانین و مقررات ویژهای را برای کاهش ارتباطات اجتماعی، با هدف کنترل این ویروس همهگیر، وضع مینمایند. ویروسی که یک بار دیگر لزوم تبعیت انسان از قوانین طبیعت را گوشزد کرد و ترمزی بر توسعه لجام گسیخته بشر بود. هر چند شیوع این بیماری با درد و رنج بسیاری برای بشر همراه است اما کاهش حضور انسان در طبیعت و کاهش مداخلههای انسانی مجالی بود تا طبیعت نفسی تازه کند، حیاتوحش محیط آرامتری را تجربه کند و گیاهان و جانوران در سایه حضور کمرنگتر انسان در طبیعت، آسیب کمتری ببینند. کاهش انتشار گازهای گلخانهای، بهبود کیفیت هوای شهرها وکند شدن روند شتابان گرمایش جهانی را میتوان از دیگر مزایای دوران قرنطینه برای محیطزیست برشمرد.
در کنار این مزایا بیم آن میرود که با پایان یافتن این دوران بشر که همواره سودای رشد شتابان اقتصادی را در سر دارد، با سرعت بخشیدن به تولید، در صدد جبران عقب ماندگیها برآید و دوباره نفس زمین به شماره افتد. از سوی دیگر ارزان شدن سوختهای فسیلی تهدیدی برای توسعه انرژیهای نو خواهد بود و میتواند به توسعه صنایع مبتنی بر سوختهای فسیلی دامن زند. همچنین فزونی ورود شویندهها و ضدعفونی کنندهها به طبیعت میتواند با تغییر در فلور طبیعی آب و خاک، تهدیدی برای طبیعت و تنوعزیستی به شمار آید. به هر جهت امید است بشر بتواند از تجربه ناخوشایند شیوع بیماری کرونا در جهان، درسهای مفیدی برای همگامی و همسویی بیشتر با طبیعت بردارد و با کاربست این تجربهها راه را برای تحقق توسعه پایدار هموارتر سازد.
محیط زیست
2020
02
20
4
4
https://www.iraneiap.ir/article_109389_6729f2209f396059034ccb607f01e43d.pdf
پژوهش های محیط زیست
EIAP
2008-9597
2008-9597
1398
10
20
منطقهبندی سرزمینی و تقسیم کار ملی؛ پیش نیاز تحقق اهداف آمایش سرزمین در ایران
امیر
ثامنی
فرزام
پوراصغر سنگاچین
در مطالعهها و برنامهریزیهای آمایشی و منطقهای، تدوین راهبردها و سیاست و همچنین تقسیم کار بین مناطق مختلف یک کشور بر اساس مجموعهای از ویژگیهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و توان بومشناختی (توان اکولوژیکی) مهمترین اهداف برنامهریزیهای منطقهای و آمایشی است. به همین دلیل منطقهبندی(1) پهنههای هر کشور یکی از بحثهای محوری در آمایش سرزمین و برنامهریزی منطقهای قلمداد میشود، به همین علت در خلال چند دهه گذشته و همزمان با طرح موضوع آمایش سرزمین و تقسیم کار ملی بر اساس منطقهبندی همواره در کانون توجه برنامهریزان آمایش در کشور بوده است. متاسفانه با وجود گذشت سالیان متمادی از برنامهریزیهای منطقهای و آمایشی در کشور و طرح موضوع منطقهبندی در کشور به تناسب ویژگیهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و بومشناختی، هر گز این منطقهبندیها عملیاتی نشده و کماکان این منطقهبندیها با نگرش سیاسی و در چارچوب تقسیمبندی استانی است. مقاله حاضر در زمره پژوهشهای کیفی دستهبندی شده که در آن با بهرهگیری از روش تحلیل محتوا و ابزار مطالعه اسنادی و کتابخانهای به بررسی و تحلیل الزامات منطقهبندی سرزمینی در کشور و پیشینه این مقوله در تاریخ نظام برنامهریزی کشور پرداخته شده است. دستاوردها و نتایج این پژوهش، را باید ماحصل تجارب و تحلیلهای کارشناسی نگارندگان در طی سالهای اخیر در سازمان برنامه و بودجه کشور و جمعبندی نظرها و دیدگاههای شفاهی بسیاری از صاحبنظران و کارشناسان خبره ملی و استانی دانست. بر این اساس در این مقاله ضمن برشمردن اهمیت و ضرورت منطقهبندی سرزمینی در کشور، به صورت خلاصه به انواع منطقهبندیهای سرزمینی صورت گرفته در کشور اشاره شده و پس از تشریح مهمترین موانع و مشکلات فراروی منطقهبندی سرزمینی در کشور، نسبت به ارایه شیوهای نوین در منطقهبندی سرزمینی کشور اهتمام شده است.
آمایش سرزمین
منطقهبندی سرزمینی
الزامات
تقسیم کار ملی
2020
02
20
5
20
https://www.iraneiap.ir/article_108532_ef40bab74816acde0557b0fb4cd2e270.pdf
پژوهش های محیط زیست
EIAP
2008-9597
2008-9597
1398
10
20
پهنهبندی خطر سیلاب در حوضهی آبخیز آقلاقانچای با استفاده از مدل ANP
عقیل
مددی
الناز
پیروزی
سمیه
پرستار
سیلاب از جمله بلایای طبیعی در مناطق کوهستانی است. شناخت نواحی مستعد وقوع سیلاب، یکی از اقدامهای اساسی در مدیریت منابع طبیعی و برنامهریزی توسعهای است. حوضهی آبخیز آقلاقانچای به لحاظ شرایط موجود در منطقه شامل توپوگرافی و اقلیمی، بسیار مستعد برای شکلگیری سیلاب و رواناب است و این امر خسارتهای زیادی را به سکونتگاههای روستایی، مزارع و راههای ارتباطی وارد میکند. همچنین وقوع این پدیده، ضمن افزایش فرسایشپذیری خاک و هدررفت منابع با ارزش خاک، موجب تشدید پر شدن مخزن سد یامچی نیز میشود. بنابراین، هدف تحقیق حاضر، پهنهبندی حوضهی مورد مطالعه از لحاظ پتانسیل وقوع سیلاب است. در این مطالعه ابتدا با بررسیهای میدانی و مطالعه منابع، نه عامل به عنوان عوامل موثر برای ایجاد سیلاب در منطقه شناسایی شدند. این عوامل شامل شیب، جهت شیب، لیتولوژی، ارتفاع، فاصله از آبراهه، بارش، دما، کاربری اراضی و خاک است. سپس لایههای اطلاعاتی در سیستم اطلاعات جغرافیایی تهیه شد. ارزشگذاری و استانداردسازی نقشههای معیار به صورت توام با استفاده از روش فازی انجام شد. جهت وزندهی عوامل از روش فرایند تحلیل شبکهای (ANP) استفاده شد. در نهایت، نقشهی حاصله در پنج ردهی با خطر بسیار کم تا خطر بسیار زیاد طبقهبندی شد. طبق نتایج به دست آمده، عوامل شیب، لیتولوژی و خاک بیشترین تاثیر را بر ایجاد سیل در حوضهی آقلاقانچای دارند. همچنین، با توجه به نقشه پهنهبندی خطر سیلاب، به ترتیب 18 و 22 درصد از مساحت حوضه، در طبقه خطر بسیار زیاد و خطر زیاد قرار دارد. به طورکلی نتایج مطالعه نشان میدهد که حوضه آق لاقان چای دارای توان بسیار بالا از لحاظ رخداد سیلاب میباشد. بنابراین، انجام اقدامهای حفاظتی، آبخیزداری و مدیریتی در حوضهی مورد مطالعه ضروری است.
پهنهبندی
سیلاب
آقلاقانچای
مدل ANP
2020
02
20
21
34
https://www.iraneiap.ir/article_108535_1e54a0872ba4ae1787b3d2972d849631.pdf
پژوهش های محیط زیست
EIAP
2008-9597
2008-9597
1398
10
20
سنجش میزان همخوانی توسعه صنعتی با توان توسعه با بهکارگیری روش تصمیمگیری چند معیاره فازی در استان اردبیل
مهدی
عالی پور اردی
بهمن
جباریان امیری
سمیه
فروغ
برنامهریزی و انتخاب مکانهای مناسب برای مناطق صنعتی برای استفاده صحیح و پایدار از سرزمین بهعنوان پایه آمایش سرزمین و راهکار رسیدن به توسعه پایدار میباشد. ازاینرو در نظر گرفتن این مکانها و موقعیت جغرافیایی آنها با ویژگیهای محیطزیستی سرزمین که تعیینکننده توزیع و تعادل منطقهای و استفاده حداکثر از قابلیتهای محیط باشد میتواند کاهنده اثرات مخرب محیطزیستی صنایع باشد. در این تحقیق بهمنظور سنجش همخوانی صنعتی استان با استفاده از روشهای تصمیمگیری چند معیار فازی و بهمنظور بهبود برنامهریزی توسعهای و آمایش سرزمین از 16 معیار توپوگرافی، شیب، مناطق مسکونی، دسترسی به جاده، دسترسی به فرودگاه، آبهای سطحی، عمق آبهای زیرزمینی، کاربری فعلی اراضی، زمینشناسی، گسل، پوشش گیاهی، خطوط انتقال نیرو، بافت خاک، مناطق حفاظتشده، فاصله از چاه، تراکم پوشش گیاهی استفاده شد. مدل هیبریدی FDANP بهمنظور مکانیابی مناطق مناسب صنعتی در استان اردبیل توسعه یافت. نتایج مدلسازی نشاندهنده اهمیت بالای معیار رودخانه و سپس معیار کاربری اراضی در تعیین مناطق صنعتی میباشد. بررسی همخوانی نقاط صنعتی موجود در منطقه با مکانهای دارای تناسب سرزمین در استان اردبیل نشاندهنده این میباشد که تنها 3 درصد از مناطق موجود در منطقه بر اساس اصول آمایشی و مدل آمایشی اجرا شده تطابق داشته و 97 درصد در مناطق نامساعد برای توسعه صنعتی قرار گرفتند. بنابراین، در استان اردبیل بهمنظور بهرهبرداری مناسب از فضای مطلوب و کاهش اثرات محیطزیستی عوامل باید اصول آمایش سرزمین و توسعه پایدار در برنامهریزیهای صنعتی در منطقه در آینده مورد توجه قرار گیرد تا بهینهترین حالت همه عوامل محیطزیستی، اقتصادی و اجتماعی توسعه پایدار تامین شود.
توسعه صنعتی
مدل هیبریدی
فرآیند تحلیل شبکهای دیمتل فازی
آمایش سرزمین
2020
02
20
35
48
https://www.iraneiap.ir/article_108541_eba4d7f30b08d351af375484cd134ec4.pdf
پژوهش های محیط زیست
EIAP
2008-9597
2008-9597
1398
10
20
تبیین و سطحبندی عوامل موثر بر زیستپذیری با استفاده از رویکرد مدلسازی ساختاری- تفسیری و تکنیک میک مک (مطالعه موردی: کلانشهر تبریز)
برهان
ویسی ناب
فریدون
بابایی اقدم
پس از انقلاب صنعتی، با افزایش جمعیت شهرها و شکلگیری شهرهای میلیونی مسایل محیطزیستی فراوانی پیش آمد؛ طوری که رویکردهای متنوعی در مورد حفظ محیطزیست شهری همانند نظریه باغشهر، شهر سبز، شهر اکولوژیک و توسعه پایدار شهری در ادبیات برنامهریزی شهری مطرح شدند که میتوان آنها را در راستای به وجود آمدن شهرهای زیستپذیر قلمداد کرد. امروزه برخورداری از ویژگیهای زیستپذیری در شهرها برای رسیدن به توسعه پایدار در جامعه اهمیت فراوانی دارد؛ بنابراین پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی با استفاده از تکنیک مدلسازی ساختاری- تفسیری در پی آن بوده است که شاخصهای موثر بر زیستپذیری کلانشهر تبریز را شناسایی، سطحبندی و در نهایت مدل مناسب با وضعیت زیستپذیری کلانشهر تبریز را ارایه دهد. در ابتدا شاخصهای مورد نیاز پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوا، روش دلفی و مصاحبه با خبرگان در قالب 3 بعد و 13 شاخص شناسایی شد، در مرحله بعد با استفاده از تکنیک مدلسازی ساختاری- تفسیری وضعیت شاخصها و سطحبندی آنها انجام شد و در نهایت با استفاده از تکنیک میکمک نوع شاخصها در قالب چهار نوع شاخص مستقل، وابسته، پیوندی و کلیدی شناسایی شدند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که 5 شاخص؛ توزیع عادلانه امکانات و خدمات زیرساختی، اشتغال مناسب و پایدار، توسعه حملونقل عمومی و پایدار، افزایش امنیت فردی و اجتماعی و توسعه آموزش عمومی به عنوان شاخصهای کلیدی نقش بسیار مهمی در وضعیت زیستپذیری کلانشهر تبریز دارند، همچنین مهمترین ابعاد اثرگذار بر زیستپذیری کلانشهر تبریز به ترتیب عبارتند از: اقتصادی، اجتماعی و محیطزیستی.
زیستپذیری شهری
کلانشهر تبریز
مدلسازی ساختاری- تفسیری
تکنیک میک مک
روش دلفی
2020
02
20
49
62
https://www.iraneiap.ir/article_108547_6315dd0eb7cceda8bc7eca8fd32249a4.pdf
پژوهش های محیط زیست
EIAP
2008-9597
2008-9597
1398
10
20
شاخصهای توسعه و رابطه آن با عملکرد محیطزیستی
حامد
شیری
سروه
اخرتی
توسعه و ارتقای استانداردها و عملکردهای محیطزیستی جوامع وابسته به توسعهیافتگی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آنهاست. در این چارچوب پژوهش حاضر ضمن بررسی مهمترین عوامل تاثیرگذار بر عملکرد محیطزیستی، به ارزیابی جایگاه ایران در مقایسه با کشورهای OECD، خاورمیانه و میانگین جهانی پرداخته است. از نظر روششناختی، این پژوهش با استفاده از تحلیل ثانویه دادههای جهانی در فاصله سالهای 2006 تا 2016 به اجرا درآمده است. یافتههای پژوهش حاکی از این است که ایران از نظر شاخص عملکرد محیطزیستی (EPI) بعد از کشورهای «OECD» در جایگاه دوم قرار گرفته و عملکردی بهتر از کشورهای «خاورمیانه» و «میانگین جهانی» دارد. کشورهای «OECD» که در همه شاخصهای توسعه جایگاه برتری دارند، از نظر EPI نیز بهترین عملکرد را دارند. «ایران» در شاخصهایی مانند «آموزش»، «درآمد»، «سلامت» و «نرخ رشد جمعیت» پایینتر از کشورهای OECD و بالاتر از «خاومیانه و «میانگین جهانی» قرار دارد. با وجود این در شاخصهایی مانند «کاربرد ICTها»، شاخص «برابری جنسیتی» و شاخص «دموکراسی» جایگاهی پایینتر از همه کشورها دارد. با استناد به نتایج میتوان استدلال کرد که عملکرد محیطزیستی کشورها متاثر از توسعهیافتگی آنها در شاخصهای اقتصادی (مانند درآمد)، شاخصهای اجتماعی (از قبیل آموزش، برابری جنسیتی، نرخ رشد جمعیت، سلامت و کاربرد ICTها) و شاخصهای توسعه سیاسی (مانند شاخص دموکراسی) است.
محیطزیست
عملکرد محیطزیستی
توسعه محیطزیستی شاخصهای توسعه
ایران
2020
02
20
63
76
https://www.iraneiap.ir/article_108548_71c5c220bf6a961bf2764291aad21c47.pdf
پژوهش های محیط زیست
EIAP
2008-9597
2008-9597
1398
10
20
شبیهسازی پویایی خسارتهای رفاهی آلودگی ناشی از فعالیتهای اقتصادی ایران
ابوذر
روستا
سیدنعمت اله
موسوی
بهاءالدین
نجفی
ویژگی اصلی اقتصادی این مطالعه، ایجاد آلودگی در فرایند رشد اقتصادی و تاثیر منفی آن در رفاه جامعه است. بر این اساس هدف اصلی مطالعه حاضر تعیین خسارت رفاه ناشی از آلودگی فعالیتهای اقتصادی در ایران در چارچوب الگویی پویاست. از اهداف این تحقیق بررسی انتقال تکنولوژی پاک و ترجیحات محیطزیستی تولیدکنندگان و مصرفکنندگان بر انتشار آلودگی و تاثیر آن در کیفیت محیطزیست و رفاه جامعه میباشد. به منظور تجزیه و تحلیل الگو عناصر شامل توابع، تولید، نرخ سرمایه فیزیکی و انسانی، انباشت آلودگی، توزیع درآمد و شرایط اولیه، مطلوبیت مصرفکننده و رفاه میباشد. در این جهت با در نظر گرفتن سال پایه 1390 و به کارگیری مقادیر پارامترهای متناظر با اقتصاد ایران، مسیر متغیرهای آلودگی سرانه و خسارتهای رفاهی ناشی از آن در یک افق 20 ساله شبیهسازی شده است. در این تحقیق متغیر انباشت رفاهی در سناریوهای متفاوت شامل انتشار تکنولوژی پاک، ترجیحات محیطزیستی تولیدکنندگان و مصرفکنندگان شبیهسازی شدهاند. نتایج بیانگر آن است که میزان آلودگی، انتشار آلودگی و خسارتهای رفاهی در فعالیتهای اقتصادی همراه با افزایش تولید افزایش پیدا نموده و نتایج شبیهسازی نیز روند افزایش را تایید میکند. بر این اساس با ادامه وضعیت فعلی اهداف توسعه پایدار در افق موردنظر قابل دستیابی نخواهد بود. نتایج بیانگر آن است که با اجرای سناریوی افزایش پارامترهای انتشار تکنولوژی پاک و ترجیحات محیطزیستی تولیدکنندگان و مصرفکنندگان تاثیر معکوس بر میزان آلودگی و انتشار آلودگی و خسارتهای رفاهی دارد. با اجرای سناریوی انتقال تکنولوژی پاک به 45/0 مقادیر میزان آلودگی و خسارت رفاهی ناشی از آن در سال 1410 به ترتیب 60/44 و 01/0 درصد کاهش پیدا خواهد کرد. با اجرای سناریوی ترجیحات محیطزیستی تولیدکنندگان به مقدار 2، مقادیر میزان آلودگی و خسارتهای رفاهی در سال 1410 به ترتیب به 07/64 و 01/0 درصد کاهش پیدا خواهد کرد. در نهایت با اجرای سناریوی ترجیحات محیطزیستی مصرفکنندگان خسارت رفاهی ناشی از آلودگی در سال 1410 به 02/0 درصد کاهش پیدا خواهد کرد.
خسارتهای رفاهی ناشی از آلودگی
رشد اقتصادی
پویایی سیستم
اقتصاد ایران
تکنولوژی پاک
2020
02
20
77
92
https://www.iraneiap.ir/article_108549_c10ea15fcbac4d0fb0459ddd0736c527.pdf
پژوهش های محیط زیست
EIAP
2008-9597
2008-9597
1398
10
20
بررسی آلودگی فلزات سنگین در ذراتمعلق (PM10) (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)
زینب
نظری
نعمت الله
خراسانی
سادات
فیض نیا
محمود
کرمی
هدف از این مطالعه، بررسی میزان آلودگی فلزات سنگین در ذراتمعلق (PM10) در اتمسفر شهر کرمانشاه است. غلظت 13عنصر فلزات سنگین (مس، نیکل، سرب، کادمیم، سلنیوم، روی، آهن،کروم، کبالت، آرسنیک، مولیبدن، وانادیم، آلومینیوم، منگنز) برای 55 نمونه خاک (در نقاط مختلف ارتفاعی 1600-600 متر) و 41 نمونه ذراتمعلق به وسیله دستگاه ICP آنالیز شد. آلودگی فلزات سنگین با استفاده از شاخص زمین انباشتگی، شاخص آلودگی، فاکتور غنیشدگی و تحلیل عاملی بررسی شده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که عناصر مس، سرب، نیکل، وانادیم، کادمیم، سلنیوم، آرسنیک، کبالت دارای آلودگی کم و عناصر کروم و آهن دارای آلودگی متوسط و عنصر روی دارای آلودگی زیاد و عنصر مولیبدن دارای آلودگی خیلی زیاد هستند. نتایج فاکتور غنیشدگی نشان داد که روی غنیترین عنصر و به دنبال آن، مولیبدن با غنیشدگی بسیار بالا واقع شده است که این امر نشان میدهد که آنها احتمالا به منابع غیرخاکی همانند خروجی وسایل نقلیه وابستهاند. فاکتور غنیشدگی آهن، مس، سرب، کادمیم، نیکل، وانادیم و کروم در گستره بین 1 تا 10 و با غنی شدگی کم تا بالا میباشند که دلالت بر آن دارد که این عناصر توسط منابع غیرخاکی انتشار یافتهاند. بقیه عناصر (سلنیوم، آرسنیک و کبالت) دارای فاکتور غنیشدگی کمتر از 1/0 با غنیشدگی کم هستند که نشاندهنده آن است که این عناصر از پوسته سرچشمه گرفتهاند. براساس نتایج فاکتور غنیشدگی و تحلیل عاملی این عناصر منشا انسانی دارند که انتشارات ناشی از وسایلنقلیه و سوزاندن نفت- صنعت نقش اصلی را در انتشار این عناصر به اتمسفر دارند.
تحلیل عاملی
شاخص آلودگی
شاخص زمینانباشتگی
فاکتور غنیشدگی
فلزات سنگین
2020
02
20
93
104
https://www.iraneiap.ir/article_108550_54808d599d52a85268dcf1b2071f4ffc.pdf
پژوهش های محیط زیست
EIAP
2008-9597
2008-9597
1398
10
20
توزیع فلزات سنگین در برگ و پوست درختان مورد استفاده در جنگلداری شهری همدان
فرهاد
قاسمی آقباش
ثمر
مرتضوی
رضا
نادری
نقش درختان در کاهش میزان فلزهای سنگین و در نتیجه کاهش خطرهای محیطزیستی قابل انکار نیست. در بررسی حاضر، توزیع فلزهای کادمیوم، نیکل، سرب و روی در برگ و پوست گونههای درختی چنار، زبانگنجشک و کاج تهران در پارکهای شهری همدان بررسی شد. بدین منظور در پارکهای مختلف شهر همدان از پوست و برگ درختان نمونهبرداری انجام شد. بعد از انتقال نمونهها به آزمایشگاه و هضم آنها غلظت فلزها با دستگاه جذب اتمی اندازهگیری شد. نتایج حاصل نشان داد که غلظت فلز روی در پوست و برگ درختان در مقایسه با غلظت سایر فلزهای مورد بررسی بیشتر بود. همچنین مقایسه غلظت فلزها در پوست و برگ درختان با استانداردهای جهانی نشان داد که غلظت کادمیوم در پوست و برگ هر سه گونه مورد بررسی و غلظت نیکل در پوست دو گونه چنار و زبانگنجشک بالاتر از حد مجاز بود که حاکی از آلودگی محیط شهری است. نتایج همبستگی بین غلظت عناصر سنگین پوست و برگ درختان نشان داد که بین غلظت کادمیوم برگ و پوست گونههای چنار و کاج تهران همبستگی مثبت معنیداری در سطح پنج درصد وجود دارد. همچنین فقط در گونه کاج تهران بین غلظت سرب سوزنها و پوست همبستگی مثبت معنیداری مشاهده شد. بهطور کلی مقایسه غلظت فلزهای سنگین در برگ و پوست گونههای درختی مورد بررسی نشان داد درختان چنار و زبانگنجشک نسبت به کاج تهران توانایی بیشتری در جذب فلزهای سنگین از محیط اطراف خود را دارا هستند.
پارک شهری
چنار
زبانگنجشک
گیاه پالایی
فلزهای سنگین
همدان
2020
02
20
105
114
https://www.iraneiap.ir/article_108552_84f51f12dda4bf75cae5e2e11dccdc12.pdf
پژوهش های محیط زیست
EIAP
2008-9597
2008-9597
1398
10
20
بررسی پتانسیل گیاه کنگر (Gundelia tournefortii) به عنوان جاذب فلزات سنگین در خاکهای آلوده
عیسی
سلگی
فوزیه
بیگ محمدی
بررسی غلظت فلزات سنگین در گونههای گیاهی رشد یافته در خاکهای کشاورزی آلوده به فلزات سنگین بسیار حایز اهمیت است. کنگر (Gundelia tournefortii) یکی از گونههای خوراکی مورد استفاده در بخشهای مختلف کشور است که امکان رشد در زمینهای کشاورزی را دارا است. افزون بر این استفاده از گیاهان با قابلیت تجمع بالا یکی از کارسازترین روشهای پاکسازی خاکهای آلوده به فلزات سنگین است. هدف از پژوهش حاضر بررسی پتانسیل گیاه کنگر در جذب فلزات سنگین در زمینهای کشاورزی و غیرکشاورزی است. به این منظور 4 ایستگاه در مناطق کشاورزی و 2 ایستگاه در مناطق غیرکشاورزی بهعنوان شاهد در نظر گرفته شد. در هر یک از این ایستگاهها سه نمونه گیاهی به طور کامل از ریشه و به همراه خاک اطراف آنها برداشت شد. پس از آمادهسازی و هضم نمونهها غلظت فلزات سنگین کروم، نیکل، روی، مس، منگنز و آهن با استفاده از دستگاه جذب اتمی تعیین شد. برای هر یک از گیاهان فاکتورهای تجمع زیستی و فاکتور انتقال محاسبه شد. بر اساس یافتههای به دست آمده، گیاه کنگر از نظر فلزات روی، منگنز، مس و نیکل بیش انباشتگر و از نظر کروم و آهن انباشتگر متوسط محسوب میشود. همچنین یافتهها نشان داد بین غلظت فلزات سنگین در خاک، اندامهای هوایی و زیرزمینی کنگر در منطقه شاهد و کشاورزی اختلاف آماری معنیداری وجود دارد (p<0.05). بنابراین مصرف گیاهان زراعی رشد یافته در زمینهای کشاورزی به موجب غلظت بالاتر فلزات سنگین در آنها ا از خطر بالاتری برخوردار است و با توجه به نتایج فاکتورهای انتقال و تجمع، این گونه برای پاکسازی نواحی آلوده به فلزات سنگین پیشنهاد ﻣﯽشود.
کنگر
فلزات سنگین
زمینهای کشاورزی
گیاه جاذب
فاکتور انتقال
2020
02
20
115
126
https://www.iraneiap.ir/article_108553_0c3edf787a906e670c544212c3f5bdc8.pdf
پژوهش های محیط زیست
EIAP
2008-9597
2008-9597
1398
10
20
ارزیابی آلودگی فلزات سنگین آرسنیک، کادمیوم و سرب در آب و رسوبات سطحی تالاب ناصری (خرمشهر)
آزیتا
کوشافر
محمد
ولایت زاده
این تحقیق در سال 95- 1394 بهمنظور تعیین میزان فلزات سنگین آرسنیک، سرب و کادمیوم در آب و رسوبات تالاب ناصری استان خوزستان انجام شد. نمونهبرداری از سه بخش شمالی، مرکزی و جنوبی در دو فصل زمستان و تابستان با 3 تکرار با استفاده از روشهای استاندارد صورت گرفت. میزان آرسنیک و سرب در آب تالاب ناصری در فصل تابستان بالاتر از فصل زمستان بهدست آمد، اما غلظت کادمیوم در فصل تابستان پایینتر بود. همچنین غلظت کادمیوم و سرب در رسوبات تالاب در فصل تابستان بالاتر از فصل زمستان محاسبه شد، اما میزان آرسنیک در رسوبات در فصل تابستان پایینتر بود. میزان آرسنیک، کادمیوم، سرب در آب تالاب ناصری در مقایسه با آستانه مجاز استاندارد ملی ایران و استانداردهای جهانی مانند آژانس حفاظت محیطزیست آمریکا و سازمان بهداشت جهانی پایینتر بود. نتایج حاصل از محاسبه فاکتور آلودگی نشان داد فلزات آرسنیک، سرب و کادمیوم بهترتیب در سطوح آلودگی کم، آلودگی متوسط و شدیدا آلوده طبقهبندی شدند. درجه آلودگی فلزات مورد مطالعه نیز نشان داد که آلودگی رسوبات تالاب ناصری در رده متوسط بوده است. با توجه به این که مقادیر شاخص بار آلودگی بالاتر از 1 بهدست آمد. بنابراین، این شاخص هم نشاندهنده آلودگی رسوبات تالاب ناصری به فلزات کادمیوم، سرب و آرسنیک بود. از لحاظ فاکتور غنیشدگی فلزات آرسنیک و سرب در رده کم و کادمیوم در طبقه زیاد بهدست آمد. به عبارت دیگر فلز کادمیوم دارای منشا انسانزاد بود، اما فلزات آرسنیک و سرب دارای غنیشدگی و منشا طبیعی هستند. میتوان با ایجاد سیستمهای مناسب تصفیه برای پسابهای واحدهای نیشکر و اعمال مدیریت بهینه، از ورود هر نوع آلایندهای به ویژه فلزات سنگین به تالاب ناصری جلوگیری و ممانعت بهعمل آید.
آب
آلودگی
تالاب ناصری
رسوبات
فلزات سنگین
2020
02
20
127
140
https://www.iraneiap.ir/article_108555_06436122ed0daf165aa46206a4a01732.pdf
پژوهش های محیط زیست
EIAP
2008-9597
2008-9597
1398
10
20
بررسی کارایی پوست سبز پسته به عنوان منعقدکننده گیاهی در حذف کدورت از آب
تورج
نصرآبادی
غلامعباس
اسدپور
رفعت
محمدرضاخانی
استفاده از مواد طبیعى براى تصفیه آب آشامیدنى در بسیارى از کشورهاى در حال توسعه از دیرباز رایج بوده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی کارایی منعقدکننده پوست سبز پسته در فرآیند تصفیه آب و فاضلاب انجام گرفت. تمام آزمایشهای مربوط به انعقاد و لختهسازى توسط دستگاه جارتست انجام پذیرفت. آب به صورت مصنوعى آلوده و براى ایجاد کدورت از کائولینیت استفاده شد. در این پژوهش اثر پارامترهایی از قبیل pH، غلظت ماده منعقدکننده و میزان کدورت اولیه بر روی فرایند انعقاد و تهنشینی توسط پوست سبز پسته بررسی شد. نتایج نشان میدهد که پسته در غلظت 50 میلیگرم در لیتر، 5 = pH و کدورت اولیه NTU 300 بهترین عملکرد در فرآیند انعقاد با راندمان 88 درصد در شرایط بهینه را دارد. پس از بررسی و تعیین عملکرد پوست سبز پسته به عنوان منعقدکننده طبیعی پیشنهاد شد پوست سبز پسته به عنوان کمک منعقدکننده طبیعی در فرآیند تصفیه همراه با منعقدکنندههای شیمیایی متداول به منظور کاهش کدورت آب/ پساب و هم چنین با هدف پایین آوردن هزینهها مورد بررسی قرار گیرد.
تصفیه آب
کدورت
پوست سبز پسته
کارایی
هزینه
2020
02
20
141
148
https://www.iraneiap.ir/article_108556_d1b9836a58a1a78b90e9d44c8219a84d.pdf
پژوهش های محیط زیست
EIAP
2008-9597
2008-9597
1398
10
20
مدلی برای مولفههای تربیتمنش محیطزیستی
مسعود
عبداله رش
محمدحسن
صیف
سید محمد
شبیری
معروف
خلیلی
هدف پژوهش کاربردی حاضر طراحی مدلی از مولفههای تربیتمنش محیطزیستی است. تربیتمنش، تلاش برای انجام بهترینها در قبال طبیعت است. ۱۱ مضمون فراگیر در نتیجه تحلیل محتوای منابع متعدد داخل و خارج کشور، برای تربیتمنش محیطزیستی شناسایی شده، براساس آن پرسشنامه مقدماتی با ۱۳۰ گویه و در مقیاس لیکرت طراحی شد. سه بار دلفی متوالی ضمن تایید روایی صوری و محتوایی آن، تعداد گویهها را به ۷۶ عدد تقلیل داد. ۳۸۴ نفر از دانشآموزان متوسطه دوم شمالغرب کشور براساس فرمول کوکران به عنوان جامعه هدف، با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. آلفای کرونباخ ۸۹/۰ نشان از پایایی ابزار پژوهش بود. مقدار ۸۵۰/۰KMO= و معنیداری آزمون کرویت- بارتلت، نشاندهنده کفایت نمونهگیری بود. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که بارهای عاملی تمامی مولفهها در سطح 01/0 معنیدار است. مقدار آماره T در مورد تمامی مولفهها بزرگتر از 96/1 بود که نشاندهنده ارتباط معناداری بین هر یک از مولفهها با تربیتمنش محیطزیستی بود. همچنین شاخصهای برازش 056/0RMSEA= و 95/0GFI= نشاندهنده برازش عالی مدل بودند.
تربیتمنش
تربیتمنش محیطزیستی
دانشآموزان متوسطه
2020
02
20
149
160
https://www.iraneiap.ir/article_108558_eede5862a42bde2fa519cb30a052fb74.pdf
پژوهش های محیط زیست
EIAP
2008-9597
2008-9597
1398
10
20
ارایه شبکه دانش مبتنی بر هستیشناسی برای ارزیابی اثرات محیطزیستی در ایران
ساناز
صنایع گلدوز
مجید
مخدوم
حمیدرضا
جعفری
حسن
اصیلیان مهابادی
ارزیابی اثرات محیطزیستی ابزاری حمایتگر و مهم برای توسعه پایدار است. ابزاری که به راحتی رابطه بین اقتصاد، اجتماع، بهداشت و محیطزیست را برقرار میسازد و در پیشبرد اهداف توسعه پایدار نقش مهمی را ایفا میکند. یکی از عواملی که میتواند در انجام صحیح و کامل ارزیابی اثرات محیطزیستی موثر باشد، آموزش صحیح آن است. در ارزیابی اثرات، مفهوم آموزش ترکیبی از انتقال اطلاعات، دانش و اکثر اوقات مهارتهای بر مبنای هدف، الزامات قانونی، روندها، رویکردها و ابزار وابسته به فرایند است. از زمانی که ارزیابی اثرات محیطزیست جایگاه قانونی خود را در سیاستگذاری کشورها یافت، آموزش آن نیز برای توسعه مهارتهای نرمافزاری و رسمی کاربران آن الزامی شد. در ایران آموزش ارزیابی اثرات محیطزیستی سابقهای سی و چند ساله دارد. امروز شاید نیاز برای آموزش ارزیابی اثرات محیطزیستی از طریق فناوریهای نوین بیشتر باشد. آموزشهایی در قالب شبکههای دانش که با استفاده از جایگاه دانش و فناوری در کنار هم، بتواند نیازهای کاربران را به خوبی و به روز پاسخ دهد. در این مقاله شبکه دانش ارزیابی اثرات محیطزیستی در ایران با استفاده از مدل هستیشناسی ارایه میشود. هستیشناسی فوقانی به طبقهبندی نظاممند مفاهیم و ارتباطها در فرایند تهیه و اجرای ارزیابی اثرات محیطزیستی میپردازد و هستیشناسی تحتانی با توسعه سناریوهای آموزشی مناسب، موضوعهای چندرسانهای را معرفی میکند. این هستیشناسی قابل تبدیل به زبان کامپیوتر است و در قالب وب معنایی امکان دسترسی به انواع مفاهیم را در حوزه ارزیابی اثرات محیطزیستی به کاربران میدهد. هستیشناسی ارزیابی اثرات محیطزیستی، راه چارهای برای رفع نیازها و کمبودهای موجود در نظام آموزشی ارزیابی اثرات توسعه و ایجاد هماهنگی بین آموزشهاست و با توجه به توسعه آموزشهای مجازی در کشور از جنبههای مختلف و امکان به روزرسانی و تکمیل با انواع رسانهها بسیار کاربرد خواهد داشت. همچنین امکان اصلاح، پالایش و توسعه را دارد و میتواند با سایر هستیشناسیها در زمینه مشترک ادغام شود.
ارزیابی اثرات محیطزیستی
هستیشناسی
شبکه دانش
وب معنایی
موضوعهای چند رسانهای
2020
02
20
161
176
https://www.iraneiap.ir/article_109303_141ec6a48ce4d819929a76bf5560153a.pdf
پژوهش های محیط زیست
EIAP
2008-9597
2008-9597
1398
10
20
پهنهبندی پتانسیل خطر بیابانزایی با استفاده از مدل مطلوبیت چند شاخصه
محمد حسن
صادقی روش
بیابانزایی یکی از بزرگترین چالشهای محیطزیستی زمان ما به شمار میرود. این پدیده یک مساله جهانی است و پیامدهای جدی آن بر تنوعزیستی، ایمنی محیطزیست، ریشهکنی فقر، ثبات اجتماعی- اقتصادی و توسعه پایدار در سراسر جهان تاثیرگذار است. در این میان مناسبترین روش برای تعیین شدت خطر بیابانزایی استفاده از مدلهای تجربی است. به منظور بررسی شدت بیابانزایی در این پژوهش از مدل مطلوبیت چند شاخصه (MAUT)(1) استفاده شد. برای این منظور در این روش لایههای اطلاعاتی مورد نیاز در نرمافزار Arc View تهیه شد. سپس اقدام به تفکیک واحدهای کاری از روش ژئومرفولوژی شد. با تعیین شاخصهای موثر، ارزش شاخصها در هر واحد کاری تعیین و ارزش شاخصها نسبت به هم از روش آنتروپیشانون برآورد و در ادامه، تابع مطلوبیت چند شاخصه یا ضریب مطلوبیت(2) برآورد و در انتها نتایج به صورت نقشه ارزیابی ارایه شد. مطالعههای انجام شده نشان داد که 43/0 درصد از کل منطقه مطالعاتی به صورت خیلی شدید و 92/8 درصد به صورت به نسبت شدیدی تحت فرایند بیابانزایی میباشد و بیابانزایی با شدت متوسط (74/81%)، بیشترین سهم را در منطقه مطالعاتی به خود اختصاص داده است. در عین حال ارزش عددی ضریب مطلوبیت بیابانزایی برای کل منطقه از مجموع عوامل 8677/0 (کلاس متوسط یا V) به دست آمد. نتایج این پژوهش امکان برنامهریزی را برای به حداقل رساندن بیابانزایی در اثر انجام طرحهای توسعه فراهم میسازد و شرایطی را ایجاد کند که با توجه به اولویتها و پهنهبندی آسیبپذیری منطقه مطالعاتی، تعادل بین طرحهای توسعه و محیط امکانپذیر شود.
پهنهبندی
ساختار سلسله مراتبی
شدت بیابانزایی
تصمیمگیری چند معیاره
مطلوبیت چند شاخصه
2020
02
20
177
194
https://www.iraneiap.ir/article_108559_7ac2b0415d92eb5b996f352675bda34b.pdf
پژوهش های محیط زیست
EIAP
2008-9597
2008-9597
1398
10
20
بررسی عوامل موثر بر حمایت از محیطزیست از طرف گردشگران
فاطمه
افکاری
محسن
اکبری
آزاده
کاظمی نیا
با افزایش آلایندهها، ناهنجاریهای محیطزیستی در اجزای سیارهی ما ریشه میدواند، بنابراین تشویق رفتارهای طبیعتگرا و ضرورت پرداختن به این مقوله درک میشود. این تحقیق، عوامل موثر بر قصد رفتار حامی محیطزیست در بین گروههایی از افراد که تجربه مسافرت در نیمه اول سال 1396 را داشتهاند، با توجه به نظریه ارزش- باور- هنجار و تلفیق آن با نظریه انتظار مورد بررسی قرار داده است. با توجه به اینکه پژوهش حاضر در جامعه ایرانی- اسلامی انجام میگیرد، مفهوم ارزشهای مذهبی به بخش ارزشهای نظریه ارزش- باور- هنجار افزوده شد. جامعه آماری حدود 2 میلیون نفر بود که از شهرهای رشت، انزلی و لاهیجان، سفر خود را آغاز کردند و تعداد 384 نفر با استفاده از فرمول کوکران برای محاسبه حجم نمونه، تعیین شد که 400 پرسشنامه توزیع و در نهایت با در نظر گرفتن نتایج مخدوش، 391 مورد از آنها مورد استفاده قرار گرفت و روش معادلههای ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزیی به کار گرفته شد. تمامی فرضیههای تحقیق جز فرضیه سوم، مورد تایید قرار گرفتند و نتایج نشانداد که 3 ارزش زیستبوم، نوعدوستانه و دینی گردشگران بر الگوی جدید محیطزیست تاثیر مثبت دارند و بهتبع آن الگوی جدید محیطزیستی بر آگاهی از نتایج و ظرفیت اثر داشته است. تاثیر متغیرهای نظریه انتظار (ظرفیت، ابزار و انتظار) نیز بهترتیب ذکر شده بر هم مورد تایید قرار گرفت، علاوه بر این اثر مثبت آگاهی از نتایج بر ابزار و مسئولیت پذیری، مسئولیتپذیری بر انتظار و هنجارهای شخصی و هنجارهای شخصی و انتظار بر قصد رفتار حامی محیطزیست در سفر اثبات شد.
ارزشهای مذهبی
قصد رفتار حامی محیطزیست مسافران
نظریه ارزش- باور- هنجار
نظریه انتظار
2020
02
20
195
208
https://www.iraneiap.ir/article_108560_0cb84bad913292b1444e7f43d129b265.pdf
پژوهش های محیط زیست
EIAP
2008-9597
2008-9597
1398
10
20
بهگزینی کریدور زیستگاهی گونه پلنگ ایرانی در پارک ملی گلستان با استفاده از روش تئوری مدار الکتریکی
حمیدرضا
کامیاب
عاطفه
باقری
علی
شهبازی
پارک ملی گلستان بهعنوان منطقهای منحصربهفرد به لحاظ شرایط توپوگرافی ویژه و شرایط اقلیمی از کیفیت زیستی برخوردار است. پلنگ زیرگونه ایرانی یکی از گونههای پرچم این منطقه است که در ردهبندی اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت و منابعطبیعی (IUCN) در طبقه در خطر انقراض قرار دارد. مهمترین عامل در کاهش جمعیت اینگونه، تخریب و نابودی زیستگاههای آن معرفی شده است. بنابراین، شناخت عوامل موثر بر مطلوبیت زیستگاه پلنگ بهعنوان یک ابزار کارآمد، میتواند مدیران را در مدیریت و حفاظت از زیستگاههای باقیمانده و بهگزینی لکههای جدید یاری رساند. در این مطالعه ابتدا به یافتن مطلوبترین نقاط برای زیستگاه پلنگ ایرانی پرداخته شد. با استفاده از مدل ارزیابی چند معیاره، چهار لکه بهعنوان لکههای بهینه به دست آمد. در ادامه پژوهش از تئوری مدار الکتریکی برای بررسی ارتباطات زیستگاه پلنگ ایرانی بین لکههای مذکور استفاده شد و بر اساس نقشههای جریان، الگوی حرکت و ارتباطات عملکردی برای گونهی هدف و همچنین نواحی مهم ارتباطی در منطقه مطالعاتی شناسایی شد. در انتها سه لکهی زیستگاهی به همراه راه ارتباطی مابین آنها از قسمت شمالغربی پارک ملی تا جنوبشرقی پارک در محدوده مرکزی بهترین مسیر برای گونهی پلنگ ایرانی پیشنهاد شد. نظریهی مدار الکتریکی نشان داده که میتواند در مدلسازی طراحی کریدور در سیمای سرزمین بسیار مفید واقع شود.
پارک ملی گلستان
پلنگ ایرانی
کریدور زیستگاهی
تئوری مدار الکتریکی
ارزیابی چند معیاره
2020
02
20
209
218
https://www.iraneiap.ir/article_108563_70a23cbeafc23b2b5fddf89c8d253329.pdf
پژوهش های محیط زیست
EIAP
2008-9597
2008-9597
1398
10
20
تعیین مطلوبیت رویشگاه گل ماهور (Verbascum stachydiforme L.) به روش تحلیل عاملی آشیان اکولوژیک (ENFA)
جواد
معتمدی
اسماعیل
شیدای کرکج
الهام
آزاد موسوی
گزارشهای موجود در خصوص پایش مراتع کشور، بیانگر آن است که تنوع گونهای رویشگاههای مرتعی، رو به کاهش است. برای احیا اکوسیستمهای مذکور، ضرورت دارد که مطلوبیت رویشگاهها برای گونهها، مورد بررسی قرار گیرد و مهمترین عوامل محیطی موثر در پراکنش آنها، مشخص شود. از این رو مطلوبیت رویشگاههای کوهستانی ارومیه، برای گونه گلماهور (Verbascum stachydiforme) بهعنوان یک گیاه دارویی با ارزش، با استفاده از مدل تحلیل عاملی آشیان بومشناختی (ENFA)(1)، مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل عاملی آشیان بومشناختی، یک روش تجزیه و تحلیل چندمتغیره برای مطالعه توزیع جغرافیایی گونهها در مقیاس دادههای حضور بهعنوان متغیر وابسته و عوامل محیطی بهعنوان متغیر مستقل است. برای این منظور، دادههای مکانی حضور گونه گلماهور (رویشگاه بالفعل) با GPS(2) ثبت شد و عوامل محیطی (اقلیمی، توپوگرافی و خاکی) مرتبط با رویشگاه، اندازهگیری شد. با وارد کردن لایههای اطلاعاتی اقلیمی، توپوگرافی و خاکی و نقشه حضور گونه به نرمافزار بیومپر(3)، نقشه رویشگاه بالقوه گونه گلماهور ایجاد شد. نتایج نشان داد که از 2220 هکتار رویشگاههای مورد بررسی، 480 هکتار (6/21 درصد)، رویشگاه بالقوه گونه گلماهور بهشمار میرود. در این خصوص، میزان صحت مدل بر مبنای نمایه بویس(4) و استفاده از الگوریتم میانه، 99 درصد ارزیابی شد. همچنین میزان تطابق نقشه تهیه شده با نقشه واقعی پوشش گیاهی، با توجه به ضریب کاپا(5)، 91/0 بود. نتایج حاصل از این پژوهش، میتواند بهمنظور شناسایی مناطق مستعد برای انجام عملیات اصلاحی، مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیل عاملی آشیان بومشناختی
گلماهور
مطلوبیت رویشگاه
مراتع کوهستانی
2020
02
20
219
234
https://www.iraneiap.ir/article_108564_b263a577c3dba347c51f567db85c7e8d.pdf
پژوهش های محیط زیست
EIAP
2008-9597
2008-9597
1398
10
20
بررسی اثر تغییر کاربری/ پوشش اراضی بر عرضه خدمات زیستگاهی (مطالعه موردی: منطقه حفاظتشده ارس سیستان)
محمد
سرباز
مریم
مروتی
مهدی
تازه
تنوعزیستی طی ۶۰ سال گذشته، کاهش شدیدتری در مقایسه با هر زمان در تاریخ بشر را تجربه کرده است. از آنجایی که کاهش تنوعزیستی همواره با تخریب اکوسیستم همراه است بنابراین، به نوبه خود بر رفاه انسان از طریق نبود مزایای خدمات اکوسیستمی که اکوسیستمها فراهم میکنند، تاثیر میگذارد. اکوسیستمها با عرضه خدمات زیستگاهی به حفظ تنوعزیستی در سطوح مختلف تنوعزیستی کمک میکنند. در این مطالعه با هدف بررسی اثرات تغییر کاربری/ پوشش اراضی بر عرضه خدمات زیستگاه در منطقه حفاظتشده ارس سیستان در خراسان رضوی، اقدام به مدلسازی کیفیت زیستگاه این منطقه برای بازه زمانی 30 ساله توسط بسته نرمافزاری InVEST شد. نتایج نشان داد که سطح طبقات اراضی باغی، زراعی و مسکونی 64 درصد، مراتع تنک 6 درصد و ارس متراکم 6 درصد کاهش و طبقات مراتع نیمه متراکم 15 درصد و ارس نیمه متراکم 1 درصد افزایش یافته است. همچنین نتایج نشان داد که کیفیت زیستگاه طی 30 سال گذشته حدود 12000 هکتار کاهش یافته است. به عبارت دیگر اراضی تحت پوشش زیستگاههای با کیفیت از 98/36 به 95/25 درصد کاهش یافته است و 29253 هکتار از منطقه (حدود 26 درصد) دارای شاخص کمیابی متوسط و 2405 هکتار از منطقه (2/2 درصد) دارای شاخص کمیابی بالا میباشد که این موضوع لزوم حفاظت هرچه بیشتر از زیستگاههای این منطقه را نشان میهد. بر اساس بررسیهای انجام شده، مهمترین عوامل تاثیرگذار بر خدمات زیستگاهی و در نتیجه حیاتوحش این منطقه را میتوان به عواملی از قبیل تخریب زیستگاه، شکار غیرمجاز، چرای احشام، آغلها، حضور سگهای گله و خشکسالیهای اخیر اشاره نمود.
کیفیت زیستگاه
منطقه حفاظتشده ارس سیستان
تغییر کاربری
InVEST
خدمات زیستگاهی
2020
02
20
235
246
https://www.iraneiap.ir/article_108565_724cf47be963c7d1e1ab5ebb6a721e6d.pdf
پژوهش های محیط زیست
EIAP
2008-9597
2008-9597
1398
10
20
بررسی کمی و کیفی فضای سبز شهری با استفاده از تصاویر ماهوارهای کوئیک برد (مطالعه موردی: منطقه یک شهرداری شهرکرد)
زین العابدین
لایقی قلعه سوخته
حمیدرضا
ریاحی بختیاری
علی
جعفری
رشد روزافزون جمعیت شهری، تغییرات اقلیمی، رشد صنعت و در پی آن آلودگیهای محیطزیستی سبب شده است که توجه به فضای سبز، با توجه به نقش آن در کاهش آلودگیها و همچنین تعدیل آب و هوا، بیش از پیش مورد توجه مدیران و برنامهریزان شهری قرار گیرد. در این مطالعه، با استفاده از سنجش از دور، سامانه اطلاعات جغرافیایی و عملیات میدانی به بررسی کمیت و کیفیت فضای سبز شهری در سطح منطقه یک شهرداری شهرکرد پرداخته شده است. بدین منظور از تصاویر ماهوارهای QuickBird استفاده و سرانهی فضای سبز و نحوهی پراکنش فضاهای سبز در سطح منطقه یک این شهر، مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفت. طبقهبندی تصاویر با استفاده از خوارزمیک حداکثر احتمال شاخص NDVI انجام و کاربریهای مختلف در سطح منطقه تفکیک شدند. برای بررسی میزان صحت طبقهبندی، از نقشهی واقعیت زمینی که با استفاده از ثبت نقاط با GPS تهیه شده بود، استفاده شد. بر اساس نتایج جدول خطا، صحت کلی 91% و ضریب کاپا 85/. به دست آمد. سرانهی کل فضای سبز (فضاهای سبز عمومی و غیرعمومی) و سرانه پارک برای هر نفر، به ترتیب برابر با 87/13 و 18/12 مترمربع به دست آمد. همچنین نتایج نشان داد که پراکنش فضاهای سبز از الگوی خاصی پیروی نمیکند اما در تمامی سطح منطقه بهصورت عادلانه توزیع شدهاند. در نهایت با تشخیص نقاط خالی از فضای سبز و بدون کاربری مسکونی، مکانهای مناسب برای احداث فضای سبز و جبران کمبود سرانه پارک پیشنهاد شد.
سنجش از دور
تصاویر ماهوارهای QuickBird
سامانه اطلاعات جغرافیایی
صحت کلی
سرانه فضای سبز
2020
02
20
247
258
https://www.iraneiap.ir/article_108566_4a6e14ecf7657161ac6cee689b8f286d.pdf
پژوهش های محیط زیست
EIAP
2008-9597
2008-9597
1398
10
20
اثر تغییرات سنجههای سیمای سرزمین بر کیفیت آب تالاب بینالمللی انزلی
مریم
فلاح
احمدرضا
پیرعلی زفره ئی
علی اکبر
هدایتی
در مطالعههای مدیریت منابع آبهای سطحی و زیرزمینی، بررسی آلودگی و گسترش آنها در مناطق تحت تاثیر منبع آلاینده از موضوعهای بسیار مهم است. یکی از اثرات محیطزیستی تغییر کاربری اراضی، تاثیر مستقیم آن بر کیفیت آبهای سطحی است؛ بنابراین، دانستن چگونگی اثر الگوی مکانی و نحوه چیدمانکاربریهای مختلف اراضی بر کیفیت آب به منظور تعیین بهترین فعالیتهای مدیریتی بسیار حایز اهمیت است. در این راستا اثر الگوی مکانی و تغییرات شش طبقه کاربری اراضی کشاورزی و مرتع، شهر و روستا، دریا، آب، باغ وجنگل، پوشش گیاهی سطح وکناره آب، در مقیاس سیمای سرزمین بر کیفیت آب تالاب انزلی (یکی از مهمترین تالابهای ایران)، مورد بررسی قرار گرفت. سنجههای سیمای سرزمین در این مطالعه شامل درصد مساحت لکه، تعداد لکه، تراکم لکه، حاشیه کل، تراکم حاشیه، مساحت کلاسکاربری و بزرگترین لکه و پارامترهای کیفیت آب شامل COD، NO3، COD، P و BOD5 بود. پردازش تصاویر ماهوارهای در محیط IDRISI و محاسبه سنجههای مربوطه با استفاده از نرمافزار Fragstates صورت گرفت. این مطالعه در بازه 28 سال (1364 و 1392) انجام شده است .نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که کیفیت آب تالاب به طور قابل توجهی از مساحت و الگوی مکانی کاربری کشاورزی و مرتع متاثر شده است. افزایش حاشیه کاربری کشاورزی و مرتع اثر منفی بر کیفیت آب بالاخص NO3 و BOD5 داشته است. به طورکلی نتایج حاصل از تغییرات سنجههای مذکور متناسب با پارامترهای کیفی آب، تجزیه و تخریب سیمای سرزمین تالاب بینالمللی انزلی را نشان داد.
کیفیت آب
کاربری اراضی
سنجههای سیمای سرزمین
پوشش گیاهی
اراضی کشاورزی
تالاب انزلی
2020
02
20
259
272
https://www.iraneiap.ir/article_108567_bd46cb479cf147b9714bec6979b39501.pdf
پژوهش های محیط زیست
EIAP
2008-9597
2008-9597
1398
10
20
بررسی اثرات فضایی صنعتی شدن بر کیفیت محیطزیست در استانهای ایران
یونس
گلی
رشد اقتصادی همراه با افزایش کیفیت محیطزیست یکی از مطلوبهای هر اقتصادی است. اگرچه توسعه بخش صنعت همواره به عنوان راه حلی موثر برای افزایش رشد اقتصادی مطرح است، اما دارای ضریب بالایی در تولید آلودگی است. مطالعه حاضر با استفاده از دادههای استانی برای دوره زمانی 1385 تا 1393 به بررسی اثر فضایی صنعتی شدن بر انتشار دی اکسیدکربن با استفاده از رهیافت اقتصادسنجی فضایی میپردازد، شواهد نشان میدهد که نوعی همبستگی فضایی مثبت انتشار CO2 بین استانها وجود دارد. همچنین نسبت صنعتی شدن، شهرنشینی و چگالی جمعیت اثرات مثبت معناداری را بر انتشار CO2 دارند، و اثرات فضایی صنعتی شدن و شهرنشینی به ترتیب معادل با 104/0 و 23/0 است. اما رشد اقتصادی اثر نامعنادار بر انتشار CO2 دارد، و این نشاندهنده اهمیت بخشهای دارای انرژیبری کمتر در توسعه است. بنابراین تخصیص اعتبارهای متناسب با منافع مستقیم و غیرمستقیم کاهش آلودگی، توجه به پتانسیل بخشهای دارای انرژیبری کمتر در ایجاد توسعه اقتصادی، ارتقا تکنولوژی تولیدی بخش صنعت و بهبود کیفیت ناوگان حمل و نقل عمومی میتواند به عنوان سیاستهای کارا در جهت کاهش آلایندهها مدنظر قرار گیرد.
صنعتی شدن
کیفیت محیط زیست
اثرات فضایی
ایران
2020
02
20
273
284
https://www.iraneiap.ir/article_109290_3736deb415effc7a83cf100dd012ced0.pdf
پژوهش های محیط زیست
EIAP
2008-9597
2008-9597
1398
10
20
ارزیابی نقش طراحی معماری در ایجاد رفتارهای پایدار در کاربری مسکونی
هادی
کشمیری
مرضیه
غلامپور
طراحی در جهت ایجاد رفتارهای پایدار، حوزه جدید پژوهشی است که به کاهش پیامدهای اجتماعی و محیطزیستی ساختمانها در جریان بهرهبرداری از آنها، از طریق تغییر عادتهای کاربران و وادار کردن آنها به بهبود رفتارهای خود به طرق مختلف میپردازد. بخش زیادی از این پیامدها، مرتبط با مصرف انرژی در ساختمانها است. در میان تئوریهای مطرح شده در این حوزه، به نظر میرسد به بسترهای فرهنگی مختلف و محدودیتهایی که طراحی در شکل دادن به رفتار در جهت کاهش مصرف انرژی دارد، کمتر توجه شده است. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی چگونگی تاثیرگذاری طراحی معماری بر رفتار، برای کاهش مصرف انرژی است. بر این اساس، این فرضیه مطرح شد که طراحی معماری میتواند از طریق غلبه بر فرهنگ مصرفی نامناسب و تغییر شکل رفتار، در جهت کاهش مصرف انرژی و تحقق رفتار پایدار گام بردارد. در این مطالعه ترکیبی (کمی، کیفی) از نوع همبستگی، طرح مدلیابی معادلههای ساختاری، از تحقیق پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری، ساکنان شهر شیراز در بهمنماه 1395 و حجم نمونه، به کمک فرمول کوکران، 385 نفر (بهمنظور اطمینان بیشتر 400 نفر)، به روش غیراحتمالی ترکیبی انتخاب شد. پس از تایید روایی صوری، محتوایی، سازه و پایایی پرسشنامه محقق ساخته، همبستگی متغیرها و فرضیهها با نرمافزارهای آماری SPSS16 و AMOS22 ارزیابی و اثبات شد. یافتهها بیانگر تاثیرگذاری فرهنگ، معماری و رفتار بر میزان مصرف انرژی است. در نهایت، ضمن معرفی فرهنگ بهعنوان یکی از موانعی که طراحی، در شکل دادن به رفتار برای کاهش مصرف انرژی دارد، بر ضرورت اصلاح محیط بهگونهای که افراد را به سمتوسوی موردنظر هدایت کند، تاکید شد.
رفتارهای پایدار
طراحی معماری
فرهنگ مصرف
مصرف انرژی
کاربری مسکونی
2020
02
20
285
298
https://www.iraneiap.ir/article_109291_ae3134bce464fc97e11b86bc76466c58.pdf
پژوهش های محیط زیست
EIAP
2008-9597
2008-9597
1398
10
20
تبیین اثرات توسعهای سدهای بزرگ بر پایداری بوم نظامهای کشاورزی (مورد مطالعه: سد سهند هشترود استان آذربایجان شرقی)
هادی
ویسی
فرهاد
نوری نجفی
کوروس
خوشبخت
رضا
میرزایی تالار پشتی
این تحقیق برای تبیین اثرات احداث سهند بر پایداری بوم نظامهای کشاورزی از سوی کشاورزان در هشترود آذربایجان شرقی انجام شد. در این تحقیق برای تبیین اثرات بر بوم نظامهای کشاورزی از مدل مدیریت زیست بومی استفاده شد. در این رابطه احداث سد سهند به عنوان یک عامل محرک در نظر گرفته شد و اثرات آن بر ویژگیها و مولفهها و کارکردهای بومنظامهای کشاورزی و همچنین رفاه و معیشت روستایی تبیین شد. در این تحقیق جمعا 112 نفر به عنوان نمونه از بین کشاورزان ساکن در پایین دست و بالادست سد سهند برای تعیین عوامل اثر استفاده شد و با استفاده از روش تحلیل عاملی چند عامل شامل حفاظت از منابع آب و خاک، بهرهوری کشاورزی، ارتقای معیشت و رفاه اجتماعی، ارتقای سرمایه فرهنگی و بهبود کیفیت زندگی، توسعه اشتغال و گردشگری و همچنین تغییرات کالبدی تبیین شدند. بر اساس مدل مدیریت زیست بومی این گونه نتیجهگیری شد که احداث سد سهند توانسته است از طریق تقویت پتانسیل اکولوژیکی بوم نظامهای پیرامون به کشاورزی و معیشت و رفاه ساکنان حوضه آبی رونق ببخشد هر چند به علت بیتوجهی به پیوستگی حوضه آب و بومنظام کشاورزی به عنوان یک چشمانداز، سبب برخی مشکلات در بعد برابری و عدالت به ویژه برای ساکنان بالا دست سد شده است. بر این اساس پیشنهادهایی به منظور ظرفیتسازی انسانی و قانونی برای استقرار مدیریت زیست بومی با تاکید اجرای برنامه پرداخت برای خدمات زیست بومی به ویژه تجارت کیفیت و کمیت آب ارایه شد.
پایداری
بوم نظامهای کشاورزی
سد سهند
مدیریت زیست بومی
ارزیابی اثر
2020
02
20
299
312
https://www.iraneiap.ir/article_109292_74bd4c87f6b782a3689d35dd5da7aac2.pdf